در ابتدای داستان، یک زن گدا یک شاهزادهٔ جوان را نفرین و او را تبدیل به یک دیو زشت میکند، زن جادوگر به وی یک آینهٔ جادویی که او را از حوادث مطلع میکند و یک گل رز میدهد که تا بیستویکمین سال تولدش شکوفه میدهد، او باید تا آن هنگام عشق واقعی را حس کند تا نفرین را بشکند، وگرنه تا پایان عمر همان جانور زشت باقی خواهد ماند.
در سویی دیگر دختری زیبا بهنام بلی همراه پدر مخترعاش موریس زندگی میکند، آخرین اختراع موریس یک ماشین چوب خردکُن است و هنگامی که او از طریق جنگل برای به نمایش گذاشتن اختراعش در نمایشگاهی میرود، گرگها وی را تعقیب و او به قصر دیو میرود و دیو او را زندانی میکند. بلی بهدنبال پدرش رفته و با دیو برخورد میکند و دیو پس از مدتی که او وپدرش را زندانی کرد عاشق بلی میشود و عشق واقعی را حس میکند و نفرین شکسته میشود.[۱]
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط مریم در تاریخ 1392/06/29 و 16:56 دقیقه ارسال شده است | |||
خیلی خوب بود من هم می تونم خلاصه داتان هارو بزارم |
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
کدوم ورزش رو بیشتر دوس داری؟
کدوم؟؟؟؟
کدوم؟؟؟
آمار سایت